محفل شعر «سحر نزدیک است» برگزار شد؛

عبدالهی: فریاد شاعران تا پیروزی کامل فلسطین بلند است

عبدالهی شاعر و مجری نشست با تاکید براینکه مبارزه ما شاعران تا نابودی کامل رژیم منحوس صهیونیستی ادامه خواهد داشت، گفت: فریاد شاعران جبهه انقلاب و مقاومت بر سر رژیم صهیونیستی را ادامه خواهیم داد. او سپس سروده‌ای تقدیم مردم مظلوم فلسطین کرد.
کد خبر: ۶۲۶۷۵۱
تاریخ انتشار: ۰۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۷:۴۷ - 30October 2023

به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر دفاع‌پرس، محفل شعر «سحر نزدیک است»، با شعرخوانی على رضا قزوه، على‌محمد مؤدب، ناصر فيض، محمود اكرامى‌فر، مصطفى محدثى‌خراسانى، على داوودى، احمد بابايى، محمود حبيبى‌كسبى، محمدمهدى عبداللهى، مرتضى حيدرى آل كثير، غلامرضا آقاسى، على اكبر فرهنگيان، نغمه مستشارنظامى، سعيده حسينجانى، حسنا محمدزاده، فريبا يوسفى، مريم رزاقى، عارفه دهقانى، محدثه آشتيانى، زهرا سادات قاسمى در سالن کوثر نهاد ریاست‌جمهوری برگزار شد.

در ابتدا، حجت‌الاسلام محمدحسن اخگری رئیس کمیته حمایت از انقلاب مردم فلسطین با بیان اینکه حتمأ باید به وظایف خود نسبت به قدس و افشاگری درخصوص جنایات رژیم صهیونیستی را داشته باشیم، گفت: امیدواریم هرچه زودتر شاهد آزادی کامل قدس شریف باشیم.

سپس، محمدمهدی عبدالهی شاعر و مجری نشست با تاکید براینکه مبارزه ما شاعران تا نابودی کامل رژیم منحوس صهیونیستی ادامه خواهد داشت، گفت: فریاد شاعران جبهه انقلاب و مقاومت بر سر رژیم صهیونیستی را ادامه خواهیم داد. او سپس سروده‌ای تقدیم مردم مظلوم فلسطین کرد. 

با شهادت می‌توان تا بی‌کران پرواز کرد

عاشقی را در مسیر سرخ خون آغاز کرد

مثل چمران مثل همّت مثل فخری‌زاده‌ها

عاشقانه بر تمام اهل دنیا ناز کرد

مرد میدان حاج قاسم بود، آری شک نکن

او طریقُ القدس را در آسمان ممتاز کرد

با سپاه قدس تا بیت‌المقدّس پیش رفت

عشق را در قبله‌گاه مسلمین ابراز کرد

ای برادر! بی‌امان طوفانُ الأقصیٰ را ببین

انتفاضه، راه‌های بسته را هم باز کرد

باید اکنون از نوار غزّه تا حیفا فقط

با نوای کربلای جبهه‌ها آواز کرد

لشگر سجّیل در راه است طوفان را ببین

وقت خونخواهی‌ست، می‌باید غزل را ساز کرد

می‌چشد صهیون به‌زودی انتقام سخت را

آی طهرانی مقدم راه آن را باز کرد

منتظر باشید تا صدر خبرهاتان شود

موشکی از بام تهران سویتان پرواز کرد

بشنوید آن روز هم آوای حاجی‌زاده را

اقتدار موشکی بار دگر اعجاز کرد

در ادامه، علیرضا قزوه شعر خود را برای مردم فلسطین قرائت کرد. 

آی چاووش بخوان! موسم چاووشی هاست
نوبت باده‌ی گلرنگ خطرنوشی هاست
آی چاووش بخوان بانگ حسینی امشب
یادی از قدس کن و شور خمینی امشب
آی چاووش بخوان شور حجاز است اینجا
دل سوی قبله ی اول به نماز است اینجا
ما همه گوش به زنگیم و همه چشم به راه
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
شام از کرب و بلا می‌گذرد، می‌دانی؟
قدس از خون خدا می‌گذرد، می‌دانی؟
قدس طشتی ست پر از خون حسین (ع) و یحیی
سنگفرشش همه خونین شده در عاشورا
قدس خود جوشش خون سر یحیای نبی ست
قدس خود شام غریبان حسین ابن علی ست
هله چاووش ببین! لشکر شام است اینجا
بر سر نیزه سر پاک امام است اینجا
گرد گودال پر از کوفی و شامی شده است
قدس بازیچه‌ی یک مشت حرامی شده است
گرد گودال پر از شمر و سنان می بینم
گرگ‌ها را همه در رخت شبان می بینم
قبله ی اول ما خانه دزدان شده است
شام یک بار دگر باز چراغان شده است
قدس چاهی شده و یوسف ما در چاه است
هان به شب تاب بگو عمر شما کوتاه است
ماه در چاه به زندان شما می خندد
به شب شوم پریشان شما می خندد
خبر تازه چه داری هله چاووش بگو
همه تن عقل و جنونم، همه تن هوش بگو
هله چاووش بگو از دل طوفانی ما
خبر تازه چه داری ز سلیمانی ما؟
کشتی نوح رها در دل طوفانی ماست
سند قدس همین خون سلیمانی ماست
خبر این است سلیمان سوی قدس آمده است
یوسف از مصر به کنعان سوی قدس آمده است
خبر این است که داوود زره ساخته است
موسی از طور به همراهی مان تاخته است
آسمان باز همه طیر ابابیل شده ست
شام تا قدس پر از لشکر سجیل شده ست
بر سر شام یزیدان هله فریاد شویم
خطبه‌ی شب شکن حضرت سجاد شویم
شام، قدس است و شما شب شکنانید همه
هان نترسید! بتازید و بمانید همه
هله چاووش بخوان صبح ظفر نزدیک است
شام می لرزد و لبخند سحر نزدیک است
آه زینب! به سوی شام تو خواهیم آمد
همه با پرچمی از نام تو خواهیم آمد
بعد عباس علی باز علمدار توایم
اذن میدان بده ای سرور ما! یار توایم
این همه یار و علمدار، چه می‌فرمایی؟
سید و سرور و سالار!! چه می‌فرمایی؟
هله ای قوم مبادا ز سر اندیشه کنید
روز میدان شده در خون خدا ریشه کنید
دست از سر نشناسید چو عباس علی
لحظه‌ای دل بسپارید به اخلاص علی (ع)
هله یاران علی (ع) یار شما باد علی (ع)
قدس تیغی ست که در دست شما داد علی (ع)
مگذارید زمین تیغ علی (ع) را امروز
مرد خالی نکند پشت ولی را امروز
ما همه پشت علی (ع) پشت ولی اللهیم
همه از عاقبت راه علی (ع) آگاهیم...

سپس على رضا قزوه، شعر خود را به شهيد هبة ابوندا شاعر و نويسنده فلسطينى تقديم كرد و گفت: اتفاقات عجیبی در فلسطین رقم خورده است.

تو یا شهید می‌شوی و یا شهید می‌شوی
و هیچ کس شهادت تو را «وتو» نمی‌کند
و هیچ کس میان این همه شهید
توجهی به تو نمی‌کند
و حجله‌ای برای تو نمی‌زنند
چرا که کوچه‌ای برای حجله‌ای نمانده است
و حجله‌ها همین توئیت‌ها و شعرهاست
و حجله‌ها همین صدای ابرهاست
که داد می‌زنند یکصدا:
«هبة ابو ندا »!
تو یا شهید می‌شوی و یا شهید می‌شوی
و جشن مردگان رسیده است
و شادمانی غریب کودکان
و مرده‌ها در آسمان
به اشک بسته‌اند حجله تو را
«هبة ابو ندا »!
جهان نگاه می‌کند به تو
چقدر چشم‌هایت آشناست، آشنا
و من چقدر فکر روزهای رفته‌ام
و غرق گریه بود هفت روز هفته‌ام
و تو هنوز بیصدا
نگاه می‌کنی به ما
«هبة ابو ندا »!

سعيده حسينجانى از دیگر شاعرانی بود که در این محفل شعر به شعرخوانی پرداخت و گفت: من فقط مشق شعر می‌کنم.

امروز جهان، يوم سرائر شده است
ناپاكی محض، پاک و طاهر شده است
ما طیر أبابيل تو را منتظریم
اكنون كه كلوخ و سنگ، شاعر شده است


/آيينه شكست ، ناکسان خنديدند
سجاده گسست و سبحه را برچیدند
آيات خدا پرپر كردند؛ اينان
قرآن سر تاقچه را بوسيدند


باسم العشق و قل هوالله يا هو
با هر نفست بگو: “توكل بر او”
ترسيم جنون است مسير جنّت
در مسلخ عشق، حسبي الله بگو

يك بار دگر عاشقي آغاز شده است
هر سنگ، دوباره بال پرواز شده است
آيات خداست مي وزد از هرسو
درهاي شهادت به خدا باز شده ست


اي منتقم خون پرستو برگرد
اي باطل هرچه سحر و جادو برگرد
بر مرگ بهار تا كجا مويه كنيم
ايمانهامان بسته به يك مو، برگرد

در ادامه، حميد هنرجو از شاعران حاضر تازه سروده خود را تقدیم کرد.

از پچ پچ مرموز، میان خلبان‌ها
تا آتش پردامنه در سوخت رسان‌ها

اف شانزده سوخته بر خاک «حواره»
بالای سرش، لشکر انبوه جوان‌ها 

دلواپسی تانک‌سواران مسلح
از حمله بی‌واهمه سنگ پران‌ها!

از خودکشی افسر و سرباز فراری؛
سوءظن فرمانده به تمکین یگان‌ها

از نشتی پیدا شده در «گنبد آهن»
تا رفتن اخبار خصوصی به مکان‌ها

از قتل «ابوعاقله» در کشف حقیقت
تا جهل و جنون بارگی و قفل دهان‌ها

از فاجعه در فاجعه و خانه خرابی
تکبیر زن و کودک و شلیک به آن‌ها

پیداست فروپاشی «موساد»... به زودی
این وعده حق است که آمد به زبان‌ها

خون دل موسی(ع) و غم غربت عیسی(ع)
شرحی است از این طایفه در طول زمان‌ها

دنیا به خروش آمده از این همه کشتار
همراه شما کیست به جز گاوچران‌ها؟

با هشتگ بالای رهایی فلسطین 
بند آمده لفاظی پیغام رسان‌ها

من آرش ایرانی‌ام و قبله من، قدس
آماده برچیدن ظلم‌اند کمان‌ها

فریاد کن ای مأذنه! ای خاک مقدس! 
با حنجر داوود، کران تا به کران‌ها

در بخش دیگر این مراسم، زهرا سادات قاسمى شعر خود را به مردم مظلوم فلسطین تقدیم کرد.

سینه در پیش مسلسل ها دوام آورده است
موسم غيرت شمیم انتقام آورده است

جبهه حق است رودر روی خیل باطلان
خیزش عدل جهانی التزام آورده است

قدرت ایمان تماشا کن که با دستی تهی
خون ناحق ؛تیغ عدل اندر نیام آورده است

گنبد اقصی ز خورشید جهان تابنده تر
عالمی را در طواف این قیام آورده است

آه ای غزه تنِ رنجور تو این روزها
شهد شیرین شهادت را پیام آورده است

این جهان نومید از ظلم مدام ظالم است
دستها را سوی آن ماه تمام آورده است

هرچه آزادیست در حبل المتین وحدت است
چونکه این نهضت ندای انسجام آورده است

سپس، شعر نغمه مستشار نظامى توسط این شاعر سروده شد.

در دلم مویه می کنند زنان، در سرم حوض خون به پا شده است
دستی از زیر خاک بیرون ماند، سر گنجشک ها جدا شده است
این چه کابوس تلخ و تاریکی ست، این چه رسمی ست این چه قانونی ست
در تمام خرابه ها امشب، رود رود عزا به پا شده است
دخترم از صدای بمب مترس، پسرم آفتاب فردا باش
مادران و زنان به پا خیزید، شاعران نوبت شما شده است
غزه را چون هلال می خواهند، ماه در پشت ابر؟ ممکن نیست!
غزه ماه است، ماه، ماه تمام از پس ابرها رها شده است
وعده ی عشق مسجدالاقصی ست، در نمازی به وقت صبح ظهور
ظلمت شب به جا نمی ماند، نکبت ظلم بر ملا شده است

محمود حبيبى كسبى نیز سروده خود را قرائت کرد و گفت: این روزها جای حاج قاسم سلیمانی و نقش آفرینی ایشان در موضوع قدس مشهود است و بخاطر همین من شعر خود را به ایشان تقدیم می کنم.

جهان آبستن ذبحی عظیم است ای جهان داران!
کمین کردند شرح سینهٔ ما را کمان داران

جهان آبستن رودی‌ست از خون، خونِ خونِ خون
جهان ما فلسطین است، هان والتین والزیتون

فلسطین غربت سنگی در انبوه فلاخن‌هاست
شکوه سنگ و سنگرها، نبرد آه و آهن‌هاست

زمین قدس رنگین است از پیکار پیکرها
هوای قبة الصخره‌ست معراج کبوترها

نخستین قبلهٔ اسلام غرق خون نخواهد ماند
دگر بیت المقدس بندی صهیون نخواهد ماند

سلیمان‌وار می‌آیند اصحاب سلیمانی
و معبد پاک خواهد شد ز هیکل‌های شیطانی

سرانجام این سکوت سنگ‌ها فریاد خواهد شد
درآن صبحی که نزدیک است قدس آزاد خواهد شد

که دنیا یوسف گمگشته را پیدا کند در قدس
و عیسی اقتدا بر یوسف زهرا کند در قدس

در بخش دیگر این مراسم، شعر محمود اكرامى قرائت شد. 

سکسکه ی سیاست
سرگیجه ی سربازان را بیشتر می کند.
حالا
خیابان ها جنازه بالا می اورند
و کودکان
بیگناهی دست های خود را.

حالا
توفان نفت
ترانه های مدیترانه را می بلعد
و گرد باد گلوله
در کوچه های از نفس افتاده ی غزه
بیداد می کند.

درگرما گرم سیاست،
چارچار زمستان است 
که تا ریه های مسلول خاورمیانه
تا سینه ی سیاست کجدار و مریز جهانی-
بالا آمده است .

در سرفه های پیاپی تفنگ ها
گنجشگهای غزه گلوله می شوند
و می‌افتند روی دستهای سیاه خیابان

به گزارش خبرنگار دفاع‌پرس، اين مراسم با همكارى كميته حمايت از انقلاب اسلامى مردم فلسطين نهاد رياست جمهورى، دبيرخانه دائمى حمايت از انتفاضه فلسطين مجلس شوراى اسلامى و جمعيت دفاع از ملت فلسطين و ساير سازمان هاى مردم نهاد حامى فلسطين در ساختمان كوثر نهاد رياست جمهورى برگزار شد.

انتهای پیام/ 121

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار