اشعاری به مناسبت سالروز ولادت امام حسن مجتبی (ع)؛

خانه هاتان همه آباد، کریم آمده است

نیمه ماه مبارک رمضان به عنوان تنها عید بزرگ این ماه الهی، مورد توجه بسیاری از شاعران آئینی ایران زمین است.
کد خبر: ۸۸۴۲۳
تاریخ انتشار: ۰۱ تير ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۵ - 21June 2016

خانه هاتان همه آباد، کریم آمده است

به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس، میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام به عنوان نخستین فرزند امام علی (ع) و حضرت زهرا (س) مورد توجه جدی شاعران آئینی هم روزگار ما قرار دارد؛ بهویژه آنکه این عید بزرگ، در ماه مبارک رمضان واقع شده است.

از جمله شاعرانی که در این باره شعری سروده است، میتوان به حبیب الله چایچیان متخلص به حسان اشاره کرد:

ای نور قدیم کردگاری
ای تازهتر از گل بهاری

گل با همهی حُسن، پیش رویت
خاری بود؛ از جمال، عاری

زان دیدهی مست، نرگس آموخت
خود، شیوهی مستی و خماری

در شام فراق عاشقان را
گیسوی تو رمز بی قراری

ماه رمضان ز روی ماهت
شد چشمهی مهر کردگاری

عید است شها! گدای خود را
از بارگهت مران به خواری

خاموش «حسان» که خود، شه دین
داند ره و رسم بنده داری

و اما علی اکبر لطیفیان نیز این مناسبت فرخنده را چنین به تصویر میکشد:

کریمهای دو عالم به نام زاده شدند
زبانزد همهی خاص و عام زاده شدند

اگر که ظرف نباشد توقع مینی است
شرابها همه از فیض جام زاده شدند

چقدر خام شدم تا مرا کمی بپزند
پیالهها همه از خشت خام زاده شدند

تو امر کردی و تکوین استجابت شد
و عاشقان تو با یک کلام زاده شدند

جواب دادن تو اشتیاق می آرد
سلامها ز علیک السلام زاده شدند

حسن، حسین و یقیناً حسین هم حسن است
نشستهام که ببینم کدام زاده شدند

همین دو تا پسر فاطمه همان اول
امامزاده شدند و امام، زاده شدند

چقدر دور و بر تو فرشته ریخته است
بزرگها همه با احترام زاده شدند

بساط نوکری ما کنار تو پهن است
از اول ایل و تبارم غلام، زاده شدند

عجیب نیست به دنبال گنبدت هستیم
کبوتران همه بالای بام زاده شدند

چه بهتر است که نشینی و سکوت کنی
که از قعود تو صدها قیام زاده شدند


در بخشی از شعر امیرحسین الفت درباره این مناسبت مبارک میخوانیم:

شعر و غزل برای تو گفتن عنایت است
از بس که لطف حضرتتان بی نهایت است
اینجا سیاه کردن دفتر عبادت است
اصلاً به افتخار تو ماه ضیافت است
ابر کرم ببار که هنگام رحمت است
       
از گوشههای لعل لبت میچکد عسل
دیوانه تو بوده و هستیم از ازل
آقا بگیر دست مرا نیز لااقل
ای قهرمان عرصه پیکار در جمل
وقتی قیام میکنی اصلاً قیامت است
       
خاکیتر از تمامی شاهان عالمی
زیباترین سرودهی دیوان عالمی
در امتداد دست تو چشمان عالمی
قربان خال هاشمیات جان عالمی
آن نقطهای که نقطه آغاز خلقت است

مهدی صفی یاری اما با استفاده از عبارت «کریم ابن کریم»، در بخشی از شعر خود میسراید:
     
نیمه ماه رسید و قمری میآید
خبر آمد که مبارک سحری میآید

ماه در لاک خودش رفت و نیامد بیرون
تا شنید از خود او ماهتری میآید

رفت خورشید پی کار خودش تا گفتند:
صبح، خورشید ز سمت دگری میآید

حاتم از فرط نداری به گدایی افتاد
تا شنید از همه بخشندهتری میآید

ای کرم زاده، کرم پیشه، کریم بن کریم
ای علی زادهی از ریشه کریم بن کریم

ای حسن نام و حسن خُلق و حسن جلوه، حسن
کرده الطاف تو یک عمر به من جلوه، حسن

صابر خراسانی هم در تنها دو بیت، این عید بزرگ را به جشن نشسته است:  

نا امیدی نرود، دست تهی از در او
ای فقیران دلتان شاد، کریم آمده است

نکند فرق به وقت کرمش دشمن و دوست
خانه هاتان همه آباد، کریم آمده است

امیرحسین محمودپور نیز امام حسن را «ابتدای سوره کوثر» و «اولین حسین پیامبر» میخواند:

تو آمدی و حضرت حیدر پدر شده ست
دوران مادرانهی زهرا شروع شده ست

ای ابتدای سورهی کوثر خوش آمدی
ای اولین حسین پیمبر خوش آمدی

تو آمدی و شاخهی طوبی ثمر گرفت
آخر دعای سبز پیمبر اثر گرفت

ای بانمکترین پسرهای فاطمه
تو آمدی و بوسه ز رویت پدر گرفت

ای قوت همیشهی بازوی مرتضی
فتح الفتوح کردی و لشکر جگر گرفت

وقتی که میزنی به دل لشکر جمل
دیگر نمیشود دم تیغت سپر گرفت

از دست نعرههای بلندت به معرکه
دشمن فرار کرده و راه مفر گرفت

بالا بزن نقاب خودت را یل جمل
معنا بده به جمله احلی من العسل

روزه گرفتهایم که باران بیاورید
از سفرهی کریم کمی نان بیاورید

عمری است روزیام ز سر سفرهی شماست
از این به بعد نان فراوان بیاورید

ما را غبار کوی شما زنده میکند
بر این دل سیاه کمی جان بیاورید

یا ایّها الکریم، «تَصَدَّق»، ... گدا رسید
بر این گدا رحمت و احسان بیاورید


این مرور را با بخشی از شعر محسن عرب خالقی به پایان میبریم؛ شاعری که در شعر خود، میلاد امام مجتبی (ع) را در ماه مبارک رمضان، بسان نمک خواستن حضرت حق برای سفره مهمانی خود میداند:

صدای شرشر باران شعر میآید
کسی دوباره به ایوان شعر میآید

غزل، قصیده، نمیدانم، این که در راه است
چقدر ساده به دیوان شعر میآید

زبان روزه، پیاده نزول فرموده
خبر دهید که مهمان شعر میآید

همیشه در وسط قحطی از دل دریا
به یاریام به بیابان شعر میآید

غزل به وزن دو ابروی او اگر گویم
دو وزن تازه به اوزان شعر میآید

کمیت لنگ غزل میشود چو شعر کمیت
اگر نظر بنماید کریم اهل البیت

خبر رسیده که امشب کریم میآید
به خاک، صاحب روحی عظیم میآید

کسی که نفحه باغ بهشت، نفحه اوست
چقدر ساده، سوار نسیم میآید

کسی که بودن او تا همیشه خواهد بود
کسی که زمزمهاش از قدیم میآید

کسی که پشت سر خشم او بدون شک
هزار دسته عذاب الیم میآید

ز فیض چشم کریمش، رحیم خواهد شد
دلی که مثل شیاطین رجیم میآید

اذان مغرب افطار پای سفرهی او
چقدر اسیر و فقیر و یتیم میآید

اگر رسیده در این مه، برای خاطر ماست
خدا برای سر سفرهاش، نمک میخواست

منبع: مهر

نظر شما
پربیننده ها
آخرین اخبار